مهرداد جلایری _ این انیمیشن دربارهی یک گربهی بازیگوش و ماجراهایی است که برایش اتفاق میافتد. این گربه که رودولف نام دارد، در خانهی دخترکوچولویی بهنام «رای» زندگی میکند.
یک روز که «رای» میخواهد از خانه بیرون برود، گربهکوچولو اصرار میکند که با او همراه شود؛ اما دخترکوچولو اجازه نمیدهد و خودش بهتنهایی راهی خانهی مادربزرگش میشود.
در این بین، گربهکوچولو متوجه میشود که در خانه باز است. وقتی او از خانه بیرون میرود، مدام مشکلاتی برایش پیش میآید. چندبار نزدیک است تصادف کند، اما سرانجام به سبد یک ماهیفروش میافتد و ماهیفروش هم با جارو او را دنبال میکند.
رودولف برای فرار از دست فروشنده به پشت یک کامیونِ درحال حرکت میپرد و در همان پشت خوابش میبرد. او تمام شب را در آن کامیون به سر میبرد تا اینکه صبح از خواب بیدار میشود.
رودولف وقتی از کامیون خارج میشود، با «ببری»، گربهای شبیه ببر، آشنا میشود. فردای آن روز وقتی رودولف و ببری باهم برای پیداکردن غذا به بیرون میروند، رودولف متوجه میشود که ببری گربهی بامعلوماتی است که میتواند بخواند و بنویسد.
برای همین از او خواهش میکند به او نیز خواندن و نوشتن بیاموزد. در یکی از روزها وقتی رودولف و ببری در فروشگاهی بودند، تلویزیون رودولف را نشان میدهد که گم شده است.
او با کمک دوستانش متوجه میشود که چطور میتواند به شهرش بازگردد. این انیمیشن به ما یاد میدهد که چطور میشود در سختیها مقاومت کرد و با تلاش به هدف رسید.
نام:
رودولف، گربهی سیاه
کارگردان:
کوناهیتو یویاما
تاریخ انتشار:
۲۰۱۹
ساخت کشور:
ژاپن
زمان:
۹۰ دقیقه
ژانر:
ماجراجویی